عوامل بدحجابى
ط. نکویی ریزی
در این فصل به بررسى عواملى که باعث پیدایش، رشد و گسترش بد حجابى شدهاند، مىپردازیم.
1- تمایلات درونى
یکى از علل پیدایش بد حجابى در جامعه، تمایلات درونى زنان است. برخى از زنانى به پوشیدن روسرى کوتاه و نازک و لباسهاى مبتذل مبادرت مىورزند و میل شدیدى به خودنمائى در آنها وجود دارد، اگر زندگى، روحیات، و حالات درونى آنها به دقت مورد مطالعه و کاوش قرار گیرد، معلوم خواهد شد که در عمق روان خویش از کمبودهایى رنج مىبرند که عکس العمل خارجى آن به صورت بد حجابى و خودنمائى و جلب توجه دیگران جلوه پیدا مىکند؛ تمایلاتى از قبیل راحتطلبى، میل به خودنمائى، احساس حقارت و خودباختگى از جمله انگیزههائى است که موجب تشدید گرایش به بدحجابى و ابتذال مىگردد.
کسانى که به خاطر نارسائىهاى تربیتى و عاطفى، محبتهاى افراطى یا تفریطى و... در خویش احساس حقارت و کمبود شخصیت مىنمایند، براى جبران این نقیصه به هر کارى دست مىزنند، از جمله مىکوشند تا با پوشیدن لباسهاى غیر متعارف و آرایشهاى نامناسب توجه دیگران را به خود جلب کنند(29).
زمانى که اینگونه افراد راهنمایان درستى نداشته باشند، شخصیتى دروغین و بى پایه براى خود رقم مىزنند. با کمال تأسف سرمایه دارى غرب با بهرهگیرى از تئورى هاى روان شناسان خود، مسابقهاى پایانناپذیر را میان افراد جوامع، به خصوص زنان و دختران جوان در امر ظاهرى و پوشش و آرایش و مد و مدل دامن زده است.
2- خودنمائى و جلب توجه دیگران
خودنمائى از ویژگىهاى بارز زنان است، زن به حکم طبیعت خاص خود مىخواهد دلبرى کند و مرد را در دام علاقه به خود اسیر سازد، دختران و زنان جوان، بیشتر به خودنمائى و جلب توجه دیگران مىپردازند. آنان معمولاً سعى مىکنند ظاهرى دل فریب از خود نشان دهند و از توجه به شخصیت واقعى و باطنى و کمالات روحى خود غفلت مىورزند.
در حقیقت آنچه باعث تحریک مرد مىشود همان خودنمائى و خود آرائى و جلوهگرىهاى دل فریب است که قرآن کریم آن را »تبرج« خوانده است و از آن نهى مىکند.
»قال الله تبارک و تعالى: و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولى«(30)
مانند جاهلیت نخستین به خودنمائى و خودآرائى از خانه بیرون نشوید.
استاد شهید مطهرى قدسسره مىنویسد، شرافت زن اقتضا مىکند هنگامى که از خانه بیرون مىرود متین، سنگین، و با وقار باشد و در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدى که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد و عملاً مرد را به سوى خود دعوت نکند. پوشیده بودن زن در همان حدودى که اسلام تعیین کرده است موجب کرامت و احترام بیشتر او است زیرا او را در تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون مىدارد(31).
3- چشم و هم چشمى
از دیگر عوامل بدحجابى زنان و دختران جامعه امروزى چشم و هم چشمى در جامعه است، گویا بدحجابى را علت پیشرفت و سربلندى زن و خانواده در میان اقوام و دوستان مىدانند، و همواره خود را با دیگران مقایسه مىکنند. البته رقابت سازنده در امور علمى و معنوى از زمینههاى رشد انسان است و در فرهنگ اسلامى جایگاه خاصى دارد. اما رقابت ناسالم از نظر اسلامى مردود است و ارزشى ندارد، قرآن مىفرماید:
» لا تمدنّ عینیک الى مامتعنا به ازواجاً منهم«(32)
»هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادى که به گروههائى از آنها دادهایم میفکن.«
بسیارند زنان و دخترانى که مىخواهند در امور مادى برابر و یا برتر از دوستان و اقوام خود باشند و از این رو به بهانههایى چون دست و پا گیر بودن حجاب براى کار و تلاش، یا جذب خواستگار و ... به پیروى از هوسهاى نفسانى پرداخته، زیبایىهاى خود را آشکار کرده، به تدریج بدحجاب مىگردند.
4- تهاجم فرهنگى
فرهنگ ستیزان در جوامع اسلامى، دشمنان داخلى هستند که از عوامل مؤثر در ترویج فرهنگ مبتذل غربى در جامعه مىباشند. برخى از آنان در برابر پیشرفتهاى مادى و صنعتى غرب آنچنان دچار خود باختگى و خود کمبینى شدند که فتواى »باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگى شد« صادر کردند، از این رو براى اینکه از قافله تمدن عقب نمانند، سعى کردند در تمامى حرکات و رفتار و پوشش و آرایش ظاهرى خویش اداى غربىها را در آورند، چون آنها راه بروند و...
به این ترتیب زمینه فرهنگى، اجتماعى پذیرش لباس غربى و بى حجابى را تأمین کردند؛ آنان اسلام را نمىشناختند و به غرب خوشبینى مطلق داشتند(33).
علاوه بر این، گروههاى دیگرى با عناوین مختلف هنرمند، روشنفکر و... براى زدودن ارزشهاى اسلامى و رهائى از قوانین شرعى الهى، براى از بین بردن ارزشهاى جامعه اسلامى از جمله حجاب زنان تلاش شگرفى بکار گرفتند. اینان با ساختن فیلمهاى مبتذل، وارد کردن پوسترها و عکسهاى سکسی، داستان های سکسی مدلهاى سکس لباس و شلوار تنگ و کوتاه و مهیج سکس و... روشها و منشهاى انسانى و فرهنگ اسلامى را از جوامع اسلامى گرفته و فرهنگ بیگانگان را ترویج مىکنند.
وقتى فرهنگ و ارزشهاى اسلامى در جامعه دگرگون شود، تلقى زن از شخصیت و ارزش خود، عرضه وجود و نمایاندن آرایهها و زیبائیهایش مىشود و به این ترتیب بد حجابى زیاد مىشود.
5 - عدم آشنائى با اهمیت حجاب
یکى از علل بدحجابى عدهاى از خانوادههاى مسلمان، عدم آشنائى با احکام و حدود حجاب و پوشش اسلامى، مسئله محرم و نامحرم و ندانستن اهمیت و ضرورت حجاب و مضرات بى حجابى است. کم نیستند خانوادههائى که هنوز مرز دقیق محرم و نامحرم را نمىشناسند و در ارتباطات خانوادگى با سر و روى برهنه در کنار هم به گفتگو و خنده مىنشینند.
بر این نا آگاهى، بى دقتى را هم باید افزود، بسیارى از زنان مسلمان و نمازخوان را مىبینى که با پاى بدون جوراب در کوچه در مقابل دید نامحرم ظاهر مىشوند، گویا تصور مىکنند همان گونه که در نماز، پوشیدن پا تا مچ واجب نیست پوشاندن آن از نامحرم هم واجب نیست و یا با پیراهن آستین کوتاه در زیر چادر و یا بدون روسرى براى خرید به خیابان مىروند و هنگام پرداخت پول به مغازه دار، دست و گردن و موهایشان نمایان مىشود، زیاد مشاهده مىشود که زنان با پوشیدن جورابهاى نازک در مسجد یا در صحنهاى متبرک حرم امام رضا )ع( و حضرت معصومه)س( حضور پیدا مىکنند، یا در برابر دیدگان صدها تن مرد نامحرم وضو مىگیرند. نمونههاى بسیارى از این بى دقتىها را مىتوان شمرد!
»رهبر معظم انقلاب مىفرماید، خیلى از خانمها هستند که متدین و مسلمان هستند به انقلاب هم عقیده دارند، ولى مسأله حجاب برایشان روشن نیست، حرفى ندارد حجاب را رعایت کند، اما واقعاً حجاب در ذهن آنها مسئله است باید به اینها پاسخ داده شود، ما ابهامى نداریم براى ما روشن است ولى باید براى همه روشن شود، این کارى است فرهنگى که بنده زیاد رویش اصرار دارم(34)»
6- ضعف غیرت مردان
تأثیر متقابل زن و مرد، در روابط خانوادگى و در سرنوشت فرزندانشان، از اصول غیر قابل انکار در تربیت اجتماعى اسلام است، مرد و زن از یک سو مىتوانند با همکارىهاى متقابل، در اصلاح یکدیگر بکوشند و ضعفها را جبران نمایند و به مصداق »تواصوا بالحق(35)» یکدیگر را به حق و راستى توصیه نمایند، و از سوى دیگر آنهابه عنوان ولى و مربى نسبت به فرزندانشان مسئولیت جدىترى در شکل دادن هویت اخلاقى آنان دارند.
در مسئله حجاب که موضوع بحث کنونى ماست، گرچه مرد و زن، هر کدام تکلیف مختص به خود را دارند، اما از آن رو که به مصداق »الرّجال قوّامون على النّساء(36)» )مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانى است( مرد در زندگى زن، نقش قیومیت دارد، مسئولیت او در پاسدارى از عفاف زن، جدىتر مطرح مىگردد، لذا در روایات اسلامى، از غیرت و مسئولیت مرد، در معاشرتها و رفت و آمد و نوع پوشش همسر و دختران، نمونههاى بسیارى به چشم مىخورد. پیامبر اکرم )ص( فرمود: »ان الغیرة من الایمان«. غیرت نشانه ایمان است (37).
در زمینه غیرت ناموسى پیامبر اکرم )ص( مىفرماید: »اذا لم یغیر الرّجل فهو منکوس القلب(38)»
»مردى که غیرت ندارد، قلبش واژگونه و مسخ شده است«
بى غیرتى ویژه کسانى است که به مسخ ارزشهاى انسانى دچار گشته، فطرت اخلاقى را از دست داده و مستوجب لعنت و نفرین خدا گشتهاند، اینان از جلب نظر مردان اجنبى به نوامیس خود ابا و امتناعى ندارند و حتى خود به فساد آنان دامن مىزنند(39).
بر عکس افرادى که با خود خواهىها و شهوات نفسانى مبارزه مىکنند و ریشههاى حرص و آز و طمع و ماده پرستى را در وجود خود نابود مىکنند، به تمام معنى انسان وانسان دوست مىگردند و خود را وقف خدمت به خلق مىکنند و حس خدمت به نوع در آنان بیدار مىشود، چنین اشخاصى غیرتمند و نسبت به دختران و همسر خود حساستر مىگردند(40).
7 - عدم پاى بندى به آداب اجتماعى
ادب اجتماعى و انصاف فردى اقتضا مىکند براى احترام به عقیده و اراده اکثریت مردم مسلمان کشورمان، حتى زنان غیر مسلمانى که به پوشش اسلامى عقیده ندارند، از تظاهر به بى حجابى و ابتذال در پوشش اجتناب نمایند. همانگونه که رعایت و احترام قوانین راهنمائى و رانندگى نشان رشد فرهنگى و آداب اجتماعى افراد است، پشت پا زدن به آنها دلیل بر بى بهرهگیرى فرد از ادب و سلوک اجتماعى و انصاف درونى است، تظاهر به بدحجابى در جامعهاى که حجاب و پوشش جزء احکام مسلم دین و مذهبش به شمار مىرود، دلیل روشنى بر فقدان انصاف و آداب اجتماعى است.
فقط می توانم بگویم از شما سپاسگزارم